روز مبارزه با DRM

۱۸ تیر ۱۳۹۶

مدیریت حقوق دیجیتالی (Digital Rights Management)، نام عمل تحمیل محدودیت‌های فنّی‌ای است که آن‌چه کاربران می‌توانند با رسانهٔ دیجیتال انجام دهند را کنترل می‌کند. هنگامی که به وسیلهٔ یک نرم‌افزار، از رونوشت یا هم‌رسانی یک آهنگ، خواندن یک کتاب الکترونیک روی دستگاهی دیگر یا انجام یک بازی تک‌نفره بدون دسترسی به اینترنت منع می‌شوید، در واقع به‌وسیلهٔ DRM محدود شده‌اید، چرا که از انجام کاری که بدون وجود DRM می‌توانستید انجام دهید، جلوگیری شده است. این عمل کنترل بر تولید و پخش رسانه را شدّت بخشیده و به تاجران DRM، قدرت کتاب‌سوزان‌های بزرگ دیجیتالی و تجّسس وسیع در عادات رسانه‌ای مردم و از آن بدتر، قدرت کنترل بر ماشین‌ها، دستگاه‌های پزشکی، تلفن‌ها، رایانه‌ها و… را می‌دهد.

از این رو، هواداران آزادی بیان و حقوق بشر، DRM را نه «مدیریت حقوق دیجیتالی»، که «مدیریت محدودیت‌های دیجتالی» (Digital Restrictions Management) می‌خوانند و می‌گویند اگر خواهان اجتناب از آینده‌ای هستیم که در آن، افزاره‌هایمان ابزار پایش و واپایش برهم‌کنشمان با رسانه‌های دیجیتال باشند، باید برای از دست ندادن کنترل بر رسانه‌ها و نرم‌افزارهایمان بجنگیم.

اگه مردم حتا بفهمن DRMای هم وجود داره، چی هست و طرز کارش چیه، دخلمون اومده!

پیتر لی، مدیر کمپانی دیزنی در گفت‌وگو با اکونومیست (۲۰۰۵)

چه کسانی DRM را به وجود آوردند؟

کارتل‌های بزرگ و سرمایه‌دار، همواره استادان محدودیت‌های دیجیتالی بوده‌اند و هستند. زمانی با دزد دریایی خواندن افرادی که از رسانه‌ها استفادهٔ شخصی می‌کردند، زمانی با وضع قانون‌های متجّرانه به عنوان پیشگری، دوره‌ای با تصویب مجازات‌های غیرعقلانی برای اعمال طبیعی و اکنون با آخرین فن‌آوری‌های روز دنیا. بنابراین عجیب نیست که در میان حامیان و سازندگان این مفهوم، نام‌هایی چون مایکروسافت، اپل، گوگل، دیزنی، سونی، آمازون و… را ببینیم. با نگاهی به پیشینه و شیوهٔ رفتاری هر یک از این موارد، می‌توان هدف آن‌ها را از خلق و استفاده از این فن‌آوری‌ها دریافت. DRM این اجازه را به ناشر می‌دهد که بدون دردسر، محدودیت‌هایی را فراتر از آن‌چه که حتا قانون‌هایی که خود، با اعمال قدرت، پرداخت هزینه و گمراهی قانونگزاران به تصویب رسانده‌اند اعمال کنند؛ چرا که تصوّر می‌کنند این عمل، سوددهی آنان را بیش‌تر خواهد کرد.

این شرکت‌ها هم‌چنین به تازگی درتلاشند تا یک استاندارد DRM را وارد وب کنند تا از این طریق بتوانند بر رفتارهای افراد در مرورگرهای وبشان نیز کنترل و نظارت داشته باشند. برای مثال نت‌فلیکس قصد دارد از این طریق، کنترل کاملی بر چگونگی استفادهٔ اعضایش بر فیلم‌ها و سریال‌هایی که می‌بینند داشته باشد. هم‌چنین اسپاتیفای نظارت بر آهنگ‌هایی که افراد به آن‌ها گوش می‌کنند را در برنامهٔ خود دارد. این اقدامات با مخالفت‌هایی جدّی در حوزهٔ وب مواجه شده که تا کنون، هم‌چنان بحث و اختلاف نظر بر سر آن داغ است.

چه کسانی مخالفند؟

می‌توان تصوّر کرد که افراد و گروه‌های مدافع آزادی و حقوق بشر، عمدتاً رویکرد مخالف با این پدیده گرفته اند. ریچارد استالمن در جستار «حقّ خوانش»، DRM را نمونه‌ای از یک ویژگی مخرّب می‌شمرد که برای آسیب زدن به کاربر طرّاحی شده و از این رو قابل تحمّل نیست. بنیادهای مختلفی چون بنیاد نرم‌افزار آزاد(FSF) و بنیاد مرزهای دیجیتال(EFF) با راه‌اندازی پویش‌هایی مانند defectivebydesign اقدام‌هایی عملی برای مبارزه با این پدیده راه‌اندازی کرده‌اند. هم‌چنین اهمّیت این ماجرا در حدی است که نهادهای بین‌المللی را نیز به واکنش واداشته است. برای مثال، سازمان علمی، آموزشی و فرهنگی ملّل متّحد (یونسکو) در نامه‌ای به تیم برنرز لی (خالق وب)، DRM را ایده‌ای بسیار بد خوانده و از وی خواسته برای جلوگیری از قرار گرفتن چنین فن‌آوری‌هایی در وب تلاش کند.

هم‌چنین پروانه‌های انتشار GPL نگارش ۳ و خانوادهٔ Creative Commons نگارش ۴، در مفاد قانونی خود، بندهایی را قرار داده‌اند که در عمل DRM را بی‌اثر کرده و از آلوده شدن موارد تحت حمایتشان به DRM جلوگیری می‌کند.

دامنهٔ این اعتراضات تا جایی بالا گرفت که حامیان سرسخت این فن‌آوری‌ها را نیز وادار به عقب‌نشینی کرد. برای مثال بیل گیتس در سال ۲۰۰۶ اعلام کرد DRM چیزی که باید باشد، نیست. و باعث بروز مشکلاتی برای مصرف‌کنندگان قانونی هنگام متمایز کردن کاربران قانونی و غیرقانونی شده است. هم‌چنین استیو جابز در سال ۲۰۰۹ دستور حذف DRM از آهنگ‌های موجود در فروشگاه آی‌تونز اپل را داد.

چگونه می‌توان با DRM مقابله کرد؟

نخستین و تنها راه قطعی مقابله با DRM، دوری از هرگونه محصولی است که به نوعی با DRM در ارتباط باشد. برای رسیدن به این هدف باید قید هرگونه محتوای دارای DRM را حتا در صورت توزیع رایگان آن محتوا زد و از آن استفاده نکرد.

از راه‌های مفید دیگر برای دوری از DRM می‌توان به استفادهٔ صرف از نرم‌افزارهای کاملاً آزاد و تنظیم آن‌ها برای خودداری از پخش محتوای دارای DRM اشاره کرد، زیرا که به دلیل ماهیت مخرّب این فن‌آوری، قابلیت پیاده‌سازی آن به صورت آزاد وجود نداشته و نرم‌افزارهای آزاد نمی‌توانند به صورت توکار از DRM پشتیبانی کنند. روشی که این نرم‌افزارها در صورت اجبار به نمایش محتوای دارای DRM‌به کار می‌برند، استفاده از حباب‌های دودویی انحصاری‌ای است که از پیش روی دستگاه وجود دارد. سیستم‌عامل‌های آزاد مانند گنو/لینوکس، این حباب‌ها را داخل خود ندارند و کاربر اگر به صورت دستی آن‌ها را به سیستم‌عامل نیفزاید، لازم نیست نگرانی‌ای از این بابت داشته باشد، ولی سیستم‌عامل‌های انحصاری مانند ویندوز مایکروسافت و او‌اس اپل، عموماً به همراه این حباب‌ها عرضه می‌شوند. هم‌چنین برخی دستگاه‌ها که به همراه سیستم‌عامل انحصاری خود عرضه می‌شوند، مانند دستگاه‌های اندرویدی، کتاب خوان‌های کیندل و… نیز حاوی این حباب‌ها هستند که اگر هنگام خرید چنین دستگاه‌هایی، دقّت لازم انجام شود، می‌توان مدل‌هایی را برای خرید انتخاب کرد که توانایی هک شدن و برداشتن حباب‌های مربوط به DRM را داشته باشند.

هم‌چنین یک راهکار بسیار مناسب برای گسترش موج مقابله با DRM، افزایش اطّلاعات و آگاهی‌رسانی دربارهٔ ماهیت DRM و مشکلات آن است.

وضعیت DRM در ایران

همان‌طور که می‌دانید خوشبختانه ایران به دلیل عدم عضویت در معاهدهٔ کنوانسیون برن، مشمول قانون کپی‌رایت جهانی نیست. با این وجود، همانگونه که پیش‌تر اشاره شد، DRM ابزاری فراتر از قانون برای کنترل بدون اجازهٔ شرکت‌ها بر مردم است و از این رو، تمامی مشکلات DRM، در ایران و برای مردم ایران نیز برقرار است.

ولی در کنار معضلاتی که شرکت‌های خارجی بر مردم ایران وارد می‌کنند، به تازگی شرکت‌ها و استارت‌آپ‌های داخلی نیز قدم در راه DRM گذاشته و بدون نگاه به وضعیت جهانی، راه به‌اشتباه رفتهٔ کمپانی‌های بزرگ را می‌روند. این شرکت‌ها که بیش‌تر در حوزهٔ کتاب‌های الکترونیک، موسیقی و فیلم فعّالند، از ناآگاهی مردم ایران از چیستی DRM و معضلات آن و نداشتن تجربهٔ عمومی مبارزه‌های دیگران علیه این ابزارها نهایت سوءاستفاده را برای رسیدن به سود بیش‌تر انجام می‌دهند.

همان‌گونه که گفته شد برای مبارزه با این اقدامات، بهترین راه، استفاده نکردن از محصولات آنان و آگاه کردن مردم ایران نسبت به هزینه‌های بسیار زیادیست که برای داشتن یک تجربهٔ به ظاهر راحت‌تر می‌پردازند.


کپی‌لفت: آرمانگرایی عملگرایانه

۲۵ دی ۱۳۹۴

برای درک اهمّیت کپی‌لفت، خوب است پیش از بیان تعریف آن، به مرور سرنوشت یک پروژهٔ نرم‌افزار آزاد بپردازیم. BSD یک سیستم‌عامل مبتنی بر یونیکس بود که نخستین بار در سال ۱۹۹۱ توسّط دانشگاه برکلی کالیفورنیا به صورت آزاد منتشر شد. پروانهٔ انتشار این سیستم‌عامل به گونه‌ای بود که هرگونه استفاده از کد مبدأ این سیستم‌عامل را مجاز می‌دانست. این امر موجب شد در سال ۱۹۹۴، مایکروسافت از کدهای این پروژه برای پیاده‌سازی پشتهٔ TCP/IP ویندوز استفاده کند و تغییرات آن را به صورت انحصاری برای خود نگه دارد. یک بار دیگر در سال ۲۰۰۱ نیز، شرکت اپل این سیستم‌عامل را برداشته و پس از تغییر در کدهای آن، آن را تبدیل به یک محصول انحصاری کرده و با نام OS X (بخوانید او.اِس تِن) منتشر کند. پیشرفت این سیستم‌عامل که یک کپی تقریباً برابر از BSD بود و به مرور امکانات بیش‌تری به صورت انحصاری بدان افزوده می‌شد، موجب رونق گرفتن محصول انحصاری جدید و فراموشی تدریجی BSD شد. در نتیجه، تلاش‌هایی که افراد بسیاری به منظور توسعهٔ آزادی نرم‌افزار انجام داده بودند و از وقت و توان خود برای این کار مایه گذاشته بودند، تبدیل به محصولی انحصاری شد که به جای پیشبرد آرمان‌های آنان، دقیقاً بر خلاف خواسته‌های توسعه‌دهندگانش عمل کرد.

پس آن‌گونه که می‌بینیم، آزادی بدون قید و شرط نمی‌تواند تضمینی برای آزاد ماندن محصول به ما بدهد. اگر به دنیا واقعی نیز بنگریم، مرزهای آزادی نمی‌توانند تا انتها گشوده باشند؛ هرکس باید تا جایی آزاد باشد که محدودهٔ آزادی دیگران تجاوز نکرده باشد. از این روست که میان آزادی و بی‌بندوباری تفاوت می‌گذاریم. ولی در دنیای نرم‌افزار چگونه می‌توان این مرز را برای آزادی تعیین کرد. پاسخ این پرسش، کپی‌لفت است.

کپی‌لفت می‌گوید که هر شخصی که نرم‌افزار را با یا بدون تغییر مجدداً منتشر کند، باید به همراهش آزادی تغییر و رونوشت را نیز منتقل کند. بدین صورت که نگارش‌های دیگر نرم‌افزاری با پروانهٔ انتشار کپی‌لفت، باید با همان پروانه یا یک پروانهٔ کپی‌لفت سازگار با پروانهٔ اصلی منتشر شوند. کپی‌لفت این پشتوانه را می‌دهد که تمام کاربران آزادی‌ها را در اختیار دارند. این کار محرّکی برای توسعه‌دهندگان است که چیزی به نرم‌افزار آزاد بیفزایند. خیلی از نرم‌افزارهای آزاد بااهمّیت مانند کامپایلر سی‌++ گنو، تنها به این دلیل است که وجود دارند.

#Category of Software

دلیل نام‌گذاری این خاصیت به نام کپی‌لفت این است که قانون حق رونوشت (کپی‌رایت) به منظور محدود کردن کاربران و گرفتن ازادی‌های آنان در قبال نرم‌افزارهایشان ایجاد شده است و به کار می‌رود، در حالی که چنین پروانه‌هایی از این قانون به منظور حفظ و تضمین آزادی‌های کاربران اسفاده می‌کنند، از آن‌جا که این عمل، برخلاف جهت استفادهٔ اصلی کپی‌رایت و نوعی هک قانونی است، نام آن نیز یک هک با واژهٔ کپی‌رایت است که در آن واژهٔ right که در این‌حا به معنی حق است، ولی در زبان انگلیسی معنای «راست» نیز می‌دهد، با واژهٔ left که به معنای «چپ» است، جایگزین شده، تا نشان‌دهندهٔ تفاوت جهت استفادهٔ از این حق باشد. هم‌چنین نشان کپی‌لفت، همان نشان کپی‌رایت است که در آن علامت C درون دایره به جای این که در جهت راست قرار گرفته باشد، به جهت چپ ایستاده است.

کپی‌لفت مفهومی جامع است و نمی‌توان یک مفهوم را به صورت مستقیم به کار گرفت، بلکه باید از پیاده‌سازی‌های خاصی از یک مفهوم استفاده کرد. معروف‌ترین و محبوب‌ترین این پیاده‌سازی‌ها، پروانهٔ جامع همگانی گنو است که برای نرم‌افزارهای عادی به کار رفته و به اختصار با نام GPL شناخته می‌شود. در صورتی که نرم‌افزار شما نرم‌افزاری نیست که منتشر شود، برای مثال، خدمتی است که روی یک کارساز نصب شده و به دیگران خدمت‌رسانی می‌کند، نیازمند گونهٔ دیگری از پروانه است که با شرایط خاص این گونه از نرم‌افزارها هماهنگ باشد؛ برای این گونه نرم‌افزارها، پروانهٔ AGPL کارساز است. برای مستندات و متونی که خود، نرم‌افزار نیستند ولی به همراه نرم‌افزارها ارائه می‌شوند، بهترین انتخاب پروانهٔ مستندات آزاد گنو یا GFDL است. هم‌چنین برای متون عادی، محتواهای چند رسانه‌ای از قبلی عکس، آهنگ، فیلم و… نیز پروانه‌ای با نام اختصاری CC-BY-SA توسّط بنیاد Creative Commons منتشر شده است که می‌تواند برای کپی‌لفت کردن آن‌ها به کار رود.

انتشار نرم‌افزار یا محتوای خود با پروانه‌های کپی‌لفت، نیازمند طی کردن مراحل قانونی نیست. شما می‌توانید تنها با قرار دادن پروندهٔ پروانهٔ انتشار مورد نظر درون شاخهٔ کد مبدأ نرم‌افزار، یا قرار دادن علامت مربوطه درون محتوای غیرنرم‌افزاری خود، محصولتان را با این پروانه‌ها منتشر کنید تا با مفاد موجود در آن پروانه، مشمول قانون حمایت از حق رونوشت قرار گیرند. در ایران تمامی محتواهای ایجاد شده درون کشور، به صورت خودکار مشمول قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان شده و تخطّی از پروانهٔ انتشار آن‌ها، قابل پیگیری قانونی است. هم‌چنین در کشورهایی که معاهده‌نامهٔ برن را پذیرفته‌اند، با انتشار محتوا، شما صاحب حق رونوشت آن محصول شناخته شده و به صورت خودکار پروانهٔ انتشاری که برای آن اثر مشخّص کرده‌اید، مورد حمایت قانونی قرار می‌گیرد.


گنو هرد، فراتر از لینوکس

۲۴ دی ۱۳۹۳

در نیمهٔ نخست دههٔ ۹۰ میلادی، پس از آن که لینوس توروالدز کرنل خود را با نام لینوکس به صورت آزاد منتشر کرد، اعضای پروژهٔ گنو که در طول ده سال گذشته در تلاش برای به وجود آوردن یک سیستم‌عامل آزاد بودند بر سر یک دوراهی تاریخی قرار گرفتند؛ ادامهٔ تلاش‌ها برای توسعهٔ میکروکرنل خود و سرویس‌دهنده‌های مربوط به آن تحت عنوان پروژهٔ هرد (HURD) یا استفاده از کرنل یک‌پارچهٔ جدیدی که هم به همان اندازه آزاد بود و هم در آن زمان تقریباً قابل استفاده بود. در نهایت و پس از کشمکش‌های بسیار، تصمیم بر این شد که پروژهٔ هرد متوقّف شده و تلاش‌ها بر روی توسعهٔ لینوکس به صورتی که با سیستم‌عامل گنو سازگار باشد متمرکز شود. این‌گونه بود که سیستم‌عامل جدیدی به نام گنو/لینوکس متولّد شد. ولی تفاوت این دو در چه بود؟

#GNU HURD as Desktop

کرنل

کرنل به صورت ساده یکی از اعضای سیستم‌عامل است. اندرو تتن‌باوم در کتاب سیستم‌عامل پیشرفته پس از صحبت در باره ی این که نمی‌توان تعریف جامع و دقیقی از سیستم‌عامل ارائه داد، بهترین تلاش خود را برای تعریف سیستم‌عامل به این صورت بیان می‌کند: سیستم‌عامل عبارت است از کرنل و هر نرم‌افزاری که مستقیماً با کرنل کار می‌کند، مثل کتاب‌خانه‌ها، فیرم‌ورها، کامپایلرها و ابزارهای توسعه. کرنل در این میان بخشی است که مستقیماً با سخت‌افزار صحبت کرده و وظیفهٔ اختصاص منابع را برعهده دارد. ولی خود کرنل همان‌گونه که در بالا اشاره شد انواع مختلفی دارد.

کرنل یکپارچه (Monilithic kernel)

این نوع کرنل که لینوکس نمونهٔ بارز آن است، همان‌گونه که از نامش پیداست تماماً از یک قسمت تشکیل شده و اجزای آن قابل تمایز از یک‌دیگر نیستند. به عبارت دیگر راه‌اندازهای سخت‌افزاری، ارتباطات میان‌پردازشی مانند سیگنال‌ها و سوکت‌ها، سرویس‌دهندهٔ پرونده‌ها و… همگی در فضای کرنل قرار داشته و با دسترسی ابرکاربر انجام می‌شوند. در مثال، کرنل یک‌پارچه به مانند یک سیب‌زمینی است که قدرت انعطاف بالایی ندارد

میکروکرنل (Microkernel)

این نوع کرنل که ماخ نمونه‌ای از آن است، از یک کرنل بسیار ریز با حجم پایین تشکیل شده که فقط وظایف اساسی سامانه مانند راه‌اندازی و انتقال ارتباطات میان‌پردازشی سطح پایین میان سرویس‌دهنده‌ها و دادن دست‌رسی‌های لازم به آن‌ها را برعهده دارد و مابقی کارها توسّط مجموعه‌ای از سرویس‌دهنده‌ها که در حالت کاربر سیستم‌عامل بر روی کرنل قرار می‌گیرند و با یک‌دیگر در ارتباط هستند انجام می‌پذیرد. این ساختار کرنل، سیستم‌عامل را بسیار منعطف کرده و به توسعه‌دهندگان اجازه می‌دهد با قرار دادن اجزای دل‌خواه خود به صورت مورد نیاز، سامانهٔ خود را برای مقاصد خاص خود طرّاحی کنند. در مثال، میکروکرنل به مانند یک پایه به همراه قطعات لگوی بسیاری است که می‌توان با آن‌ها طرح دلخواه خود را ایجاد کرد.

کرنل پیوندی (Hybrid kernel)

این نوع کرنل که ویندوز NT نمونهٔ آن است، ساختاری است که تلاش کرده ویژگی‌های کرنل یک‌پارچه و میکروکرنل را با هم ادغام کند. این، به خاطر شباهتش به مدل یک‌پارچه، بسیار بحث‌برانگیز است. ایدهٔ اصلی پشت این ساختار این بوده که از ساختاری مشابه میکروکرنل برخوردار باشد، ولی به صورت یک کرنل یک‌پارچه پیاده‌سازی شود. برخلاف میکروکرنل، تقریباً همهٔ سرویس‌دهنده‌های سیستم‌عامل در فضای کرنل قرار دارند و هم‌چنین نمی‌توان در زمان اجرای سامانه، ماژول‌هایی را از کرنل پیوندی حذف یا به آن اضافه کرد. در عمل اغلب پیاده‌سازی‌های این گونه از کرنل از هردو گونهٔ پیشین ضعیف‌تر ظاهر شده‌اند.

#GNU HURD as Desktop

پروژهٔ هرد

همان‌گونه که گفته شد، این پروژه در اواسط دههٔ ۹۰ میلادی تقریباً متوقّف شد. ولی مجموعه‌ای از دلایل موجب شد که توسعهٔ این پروژه از سال ۲۰۱۳ دوباره به صورت جدّی از سر گرفته شود. از جملهٔ این دلایل می‌توان به عدم مهاجرت لینوکس به آخرین نسخه از پروانهٔ انتشار GPL و هم‌چنین احساس قدیمی شدن ساختار کرنل یک‌پارچه برای قرن بیست و یکم اشاره کرد. خروجی این پروژه به صورت عمومی به گنو هرد شهرت دارد، ولی از نظر تکنیکی شامل میکروکرنل گنو-ماخ (GNU-MACH) و مجموعه‌ای از سرویس‌دهنده‌ها به نام هرد می‌شود که بر روی آن اجرا می‌شوند. به همین صورت سیستم‌عامل کاملی که به‌جای کرنل لینوکس از گنو-ماخ و هرد استفاده می‌کند با نام عمومی گنو/هرد شناخته می‌شود، هرچند اطلاق نام‌هایی مانند گنو/ماخ با سرویس‌دهنده‌های هرد و حتا گنو هم به آن محلّی از اشکال ندارد.

تاریخچه

در ابتدا قرار بود سیستم‌عامل گنو از کرنل تریکس (TRIX) که در MIT توسعه یافته بود استفاده کند و از این رو توسعه‌دهندگانش اقدام به اعمال تغییرات لازم بر این کرنل کرده بودند، ولی در سال ۱۹۸۶ بنیاد نرم‌افزار آزاد طی مذاکراتی با پروفسور رشید از دانشگاه کارنگی-ملون بر سر توسعهٔ مشترک کرنل ماخ به توافق رسید. این کار به آن‌ها اجازه می‌داد به‌جای تلاش برای تغییر کرنل TRIX، کرنل را به گونه‌ای که خودشان می‌خواستند توسعه دهند. با توسعه و بلوغ نسبی کرنل ماخ در پایان دههٔ ۸۰، بنیاد نرم‌افزار آزاد از سال ۱۹۹۰ کار بر روی سرویس‌دهنده‌های هرد را بر روی میکروکرنل ماخ آغاز کرد.

وضعیت کنونی

به گفتهٔ تیم توسعهٔ دبیان، گنو هرد برای ورودش به این توزیع در انتشار جسی بیش از ۸۰٪ آماده است. با توجّه به این که کرنل FreeBSD هنگام ورودش در انتشار ویزی دارای آمادگی ۸۵٪ بود، امید است به زودی شاهد توزیع گسترده و عمومی آن باشیم. این کرنل در حال حاضر به صورت غیر رسمی توسّط دو توزیع‌کنندهٔ بزرگ دبیان و آرچ قابل دریافت و استفاده است که در میان آن‌ها، توزیع دبیان از وضعیت بهتری برخوردار بوده و تا حد زیادی توانایی انجام کارهای عادی روزمره را دارد.

کاستی‌ها

گنو هرد با تمام خوبی‌هایش، نواقصی نیز دارد که ناشی از کمبود نیروی انسانی داوطلب برای توسعهٔ آن است. برای مثال در حال حاضر هنوز نسخهٔ ۶۴ بیتی از آن موجود نیست و نمی‌تواند با دیسک‌های ساتا کار کند. هم‌چنین راه‌اندازهای سخت‌افزاری آن محدود هستند و ممکن است با خیلی از دستگاه‌ها کار نکند. گرچه برای مثال سرویس‌دهنده‌های پایگاه وب گنو هم‌اکنون به وسیلهٔ گنو/هرد راه‌اندازی شده اند، ولی برای داشتن یک تجربهٔ کاربری بدون مشکل با این سیستم‌عامل برای کارهای روزمره، بهترین روش استفاده از آن بر روی یک مجازی‌ساز مانند kvm است، زیرا که راه‌اندازهای مربوط به دستگاه‌های شبیه‌سازی شدهٔ رایج برای گنو هرد نوشته شده اند.

هرد و لینوکس

ریچارد استالمن رابطهٔ بین هرد و لینوکس را این‌گونه شرح می‌دهد:

بعضی‌وقت‌ها مردم می‌پرسند «چرا بنیاد نرم‌افزار آزاد به‌جای استفاده از لینوکس، یک کرنل آزاد جدید را توسعه داد؟» این پرسش معقولی است. پاسخ آن به صورت خلاصه این است که ما با این پرسش مواجه نبودیم.

هنگامی که ما در ۱۹۹۰ شروع به توسعهٔ هرد کردیم، پرسشی که با آن مواجه بودیم این بود که «چگونه می‌توانیم کرنلی آزاد برای سیستم‌عامل گنو داشته باشیم؟» در آن زمان هیچ کرنل شبهٔونیکس آزادی وجود نداشت و ما هیچ تلاش دیگری را هم برای نوشتنش نمی‌شناختیم. تنها راهی که می‌توانستیم برای داشتن یک کرنل آزاد انتظار داشته باشیم این بود که خودمان بنویسیمش، پس شروع کردیم.

ما پس از انتشار لینوکس دربارهٔ آن شنیدیم. در آن زمان پرسشی که دربرابر ما قرار داشت این بود که «آیا باید پروژهٔ هرد را لغو کنیم و به‌جایش از لینوکس استفاده کنیم؟» ما شنیدیم که لینوکس به هیچ‌وجه قابل انتقال نیست (این گزاره شاید امروزه درست نباشد، ولی در آن زمان این‌گونه گفته می‌شد). هم‌چنین ما شنیدیم که لینوکس از نظر معماری معادل دقیق یونیکس است، در حالی که کار ما به چیزی بسیار پرقدرت‌تر می‌انجامید.

با توجّه به سال‌ها کاری که تا آن زمان بر روی هرد انجام شده بود، ما تصمیم گرفتیم که آن را به جای دور انداختن، به اتمام برسانیم.

اگر ما با این پرسشی که مردم می‌پرسند مواجه بودیم (یعنی لینوکس موجود بود و می‌خواستیم تصمیم بگیریم که کرنل دیگری بنویسیم یا نه)، این کار را نمی‌کردیم. به جای آن پروژهٔ دیگری را برای کار بر رویش انتخاب می‌کردیم؛ چیزی که کاری را انجام دهد که هیج نرم‌افزار آزاد موجودی نمی‌توانست.

ولی ما هرد را قبل از آن شروع کردیم و اکنون نیز آن را به مرحلهٔ اجرایی رسانده‌ایم و امیدواریم که معماری برتر آن، سیستم‌عامل‌های آزاد را قدرتمندتر کند.

نصب گنو/هرد

برای استفاده از گنو/هرد، آسان‌ترین راه استفاده از یک تصویر از پیش نصب شده است. این تصویر را برای توزیع دبیان می‌توان از این‌جا دریافت کرد:

$ wget http://ftp.debian-ports.org/debian-cd/hurd-i386/current/debian-hurd.img.tar.gz

و با این دستور از حالت فشرده خارج کرد:

$ tar xzf debian-hurd.img.tar.gz

حال می‌توان آن را مستقیماً روی kvm اجرا کرد:

$ kvm -drive file=debian-hurd*.img,cache=writeback -m 1G

یا آن را تبدیل به دیسک virtualbox کرد تا از داخل این برنامه آن را مدیریت کرد:

$ VBoxManage convertfromraw debian-hurd.img debian-hurd.vdi --format vdi

حال می‌توان به صورت عادی از آن استفاده کرد.


→ ارسال‌های بعدی ارسال‌های پیشین ←