روز مبارزه با DRM
مدیریت حقوق دیجیتالی (Digital Rights Management)، نام عمل تحمیل محدودیتهای فنّیای است که آنچه کاربران میتوانند با رسانهٔ دیجیتال انجام دهند را کنترل میکند. هنگامی که به وسیلهٔ یک نرمافزار، از رونوشت یا همرسانی یک آهنگ، خواندن یک کتاب الکترونیک روی دستگاهی دیگر یا انجام یک بازی تکنفره بدون دسترسی به اینترنت منع میشوید، در واقع بهوسیلهٔ DRM محدود شدهاید، چرا که از انجام کاری که بدون وجود DRM میتوانستید انجام دهید، جلوگیری شده است. این عمل کنترل بر تولید و پخش رسانه را شدّت بخشیده و به تاجران DRM، قدرت کتابسوزانهای بزرگ دیجیتالی و تجّسس وسیع در عادات رسانهای مردم و از آن بدتر، قدرت کنترل بر ماشینها، دستگاههای پزشکی، تلفنها، رایانهها و… را میدهد.
از این رو، هواداران آزادی بیان و حقوق بشر، DRM را نه «مدیریت حقوق دیجیتالی»، که «مدیریت محدودیتهای دیجتالی» (Digital Restrictions Management) میخوانند و میگویند اگر خواهان اجتناب از آیندهای هستیم که در آن، افزارههایمان ابزار پایش و واپایش برهمکنشمان با رسانههای دیجیتال باشند، باید برای از دست ندادن کنترل بر رسانهها و نرمافزارهایمان بجنگیم.
اگه مردم حتا بفهمن DRMای هم وجود داره، چی هست و طرز کارش چیه، دخلمون اومده!
پیتر لی، مدیر کمپانی دیزنی در گفتوگو با اکونومیست (۲۰۰۵)
چه کسانی DRM را به وجود آوردند؟
کارتلهای بزرگ و سرمایهدار، همواره استادان محدودیتهای دیجیتالی بودهاند و هستند. زمانی با دزد دریایی خواندن افرادی که از رسانهها استفادهٔ شخصی میکردند، زمانی با وضع قانونهای متجّرانه به عنوان پیشگری، دورهای با تصویب مجازاتهای غیرعقلانی برای اعمال طبیعی و اکنون با آخرین فنآوریهای روز دنیا. بنابراین عجیب نیست که در میان حامیان و سازندگان این مفهوم، نامهایی چون مایکروسافت، اپل، گوگل، دیزنی، سونی، آمازون و… را ببینیم. با نگاهی به پیشینه و شیوهٔ رفتاری هر یک از این موارد، میتوان هدف آنها را از خلق و استفاده از این فنآوریها دریافت. DRM این اجازه را به ناشر میدهد که بدون دردسر، محدودیتهایی را فراتر از آنچه که حتا قانونهایی که خود، با اعمال قدرت، پرداخت هزینه و گمراهی قانونگزاران به تصویب رساندهاند اعمال کنند؛ چرا که تصوّر میکنند این عمل، سوددهی آنان را بیشتر خواهد کرد.
این شرکتها همچنین به تازگی درتلاشند تا یک استاندارد DRM را وارد وب کنند تا از این طریق بتوانند بر رفتارهای افراد در مرورگرهای وبشان نیز کنترل و نظارت داشته باشند. برای مثال نتفلیکس قصد دارد از این طریق، کنترل کاملی بر چگونگی استفادهٔ اعضایش بر فیلمها و سریالهایی که میبینند داشته باشد. همچنین اسپاتیفای نظارت بر آهنگهایی که افراد به آنها گوش میکنند را در برنامهٔ خود دارد. این اقدامات با مخالفتهایی جدّی در حوزهٔ وب مواجه شده که تا کنون، همچنان بحث و اختلاف نظر بر سر آن داغ است.
چه کسانی مخالفند؟
میتوان تصوّر کرد که افراد و گروههای مدافع آزادی و حقوق بشر، عمدتاً رویکرد مخالف با این پدیده گرفته اند. ریچارد استالمن در جستار «حقّ خوانش»، DRM را نمونهای از یک ویژگی مخرّب میشمرد که برای آسیب زدن به کاربر طرّاحی شده و از این رو قابل تحمّل نیست. بنیادهای مختلفی چون بنیاد نرمافزار آزاد(FSF) و بنیاد مرزهای دیجیتال(EFF) با راهاندازی پویشهایی مانند defectivebydesign اقدامهایی عملی برای مبارزه با این پدیده راهاندازی کردهاند. همچنین اهمّیت این ماجرا در حدی است که نهادهای بینالمللی را نیز به واکنش واداشته است. برای مثال، سازمان علمی، آموزشی و فرهنگی ملّل متّحد (یونسکو) در نامهای به تیم برنرز لی (خالق وب)، DRM را ایدهای بسیار بد خوانده و از وی خواسته برای جلوگیری از قرار گرفتن چنین فنآوریهایی در وب تلاش کند.
همچنین پروانههای انتشار GPL نگارش ۳ و خانوادهٔ Creative Commons نگارش ۴، در مفاد قانونی خود، بندهایی را قرار دادهاند که در عمل DRM را بیاثر کرده و از آلوده شدن موارد تحت حمایتشان به DRM جلوگیری میکند.
دامنهٔ این اعتراضات تا جایی بالا گرفت که حامیان سرسخت این فنآوریها را نیز وادار به عقبنشینی کرد. برای مثال بیل گیتس در سال ۲۰۰۶ اعلام کرد DRM چیزی که باید باشد، نیست. و باعث بروز مشکلاتی برای مصرفکنندگان قانونی هنگام متمایز کردن کاربران قانونی و غیرقانونی شده است. همچنین استیو جابز در سال ۲۰۰۹ دستور حذف DRM از آهنگهای موجود در فروشگاه آیتونز اپل را داد.
چگونه میتوان با DRM مقابله کرد؟
نخستین و تنها راه قطعی مقابله با DRM، دوری از هرگونه محصولی است که به نوعی با DRM در ارتباط باشد. برای رسیدن به این هدف باید قید هرگونه محتوای دارای DRM را حتا در صورت توزیع رایگان آن محتوا زد و از آن استفاده نکرد.
از راههای مفید دیگر برای دوری از DRM میتوان به استفادهٔ صرف از نرمافزارهای کاملاً آزاد و تنظیم آنها برای خودداری از پخش محتوای دارای DRM اشاره کرد، زیرا که به دلیل ماهیت مخرّب این فنآوری، قابلیت پیادهسازی آن به صورت آزاد وجود نداشته و نرمافزارهای آزاد نمیتوانند به صورت توکار از DRM پشتیبانی کنند. روشی که این نرمافزارها در صورت اجبار به نمایش محتوای دارای DRMبه کار میبرند، استفاده از حبابهای دودویی انحصاریای است که از پیش روی دستگاه وجود دارد. سیستمعاملهای آزاد مانند گنو/لینوکس، این حبابها را داخل خود ندارند و کاربر اگر به صورت دستی آنها را به سیستمعامل نیفزاید، لازم نیست نگرانیای از این بابت داشته باشد، ولی سیستمعاملهای انحصاری مانند ویندوز مایکروسافت و اواس اپل، عموماً به همراه این حبابها عرضه میشوند. همچنین برخی دستگاهها که به همراه سیستمعامل انحصاری خود عرضه میشوند، مانند دستگاههای اندرویدی، کتاب خوانهای کیندل و… نیز حاوی این حبابها هستند که اگر هنگام خرید چنین دستگاههایی، دقّت لازم انجام شود، میتوان مدلهایی را برای خرید انتخاب کرد که توانایی هک شدن و برداشتن حبابهای مربوط به DRM را داشته باشند.
همچنین یک راهکار بسیار مناسب برای گسترش موج مقابله با DRM، افزایش اطّلاعات و آگاهیرسانی دربارهٔ ماهیت DRM و مشکلات آن است.
وضعیت DRM در ایران
همانطور که میدانید خوشبختانه ایران به دلیل عدم عضویت در معاهدهٔ کنوانسیون برن، مشمول قانون کپیرایت جهانی نیست. با این وجود، همانگونه که پیشتر اشاره شد، DRM ابزاری فراتر از قانون برای کنترل بدون اجازهٔ شرکتها بر مردم است و از این رو، تمامی مشکلات DRM، در ایران و برای مردم ایران نیز برقرار است.
ولی در کنار معضلاتی که شرکتهای خارجی بر مردم ایران وارد میکنند، به تازگی شرکتها و استارتآپهای داخلی نیز قدم در راه DRM گذاشته و بدون نگاه به وضعیت جهانی، راه بهاشتباه رفتهٔ کمپانیهای بزرگ را میروند. این شرکتها که بیشتر در حوزهٔ کتابهای الکترونیک، موسیقی و فیلم فعّالند، از ناآگاهی مردم ایران از چیستی DRM و معضلات آن و نداشتن تجربهٔ عمومی مبارزههای دیگران علیه این ابزارها نهایت سوءاستفاده را برای رسیدن به سود بیشتر انجام میدهند.
همانگونه که گفته شد برای مبارزه با این اقدامات، بهترین راه، استفاده نکردن از محصولات آنان و آگاه کردن مردم ایران نسبت به هزینههای بسیار زیادیست که برای داشتن یک تجربهٔ به ظاهر راحتتر میپردازند.